زمینلرزه Mw 5.1 اردستان و فرضیه جابهجایی فعالیت لرزهای
۱- زمینه تکتونیکی ایران
ایران یکی از فعالترین مناطق لرزهخیز جهان است که در کمربند لرزهای پیچیده آلپ-هیمالیا واقع شده است. این لرزهخیزی در درجه اول ناشی از همگرایی مایل صفحه عربی و صفحه اوراسیا است. صفحه عربی با سرعتی حدود ۲۲ تا ۲۵ میلیمتر در سال در نزدیکی خلیج فارس، در جهت شمال-شمال شرق نسبت به صفحه اوراسیا در حال حرکت است. این فشار مقیاس بزرگ، از طریق ترکیبی از راندگی (کوتاهشدگی پوسته) و گسلش امتدادلغز (حرکت جانبی) در چندین استان بزرگ زمینشناسی جبران میشود:
- کمربند چینخورده و رانده زاگرس: در جنوب غربی واقع شده و بیشتر همگرایی صفحه را از طریق گسلهای معکوس (راندگی) و مقداری حرکت امتدادلغز (مانند گسل کازرون و گسل اصلی جوان) تعدیل میکند.
- بلوک ایران مرکزی: یک ریزصفحه نسبتاً صلب است که تغییر شکل در آن آهستهتر است، اما توسط گسلهای امتدادلغز فعال و توزیع شده در سراسر منطقه در یک رژیم ترافشاری (Transpressional) جبران میشود.
- منطقه فرورانش مکران: در جنوب شرقی (هرمزگان/سیستان و بلوچستان) قرار دارد که در آن پوسته اقیانوسی خلیج عمان در زیر صفحه اوراسیا فرورانش میکند.
۲- ساختارهای لرزهزا در نزدیکی اردستان (ایران مرکزی)
رویداد Mw5.1 در نزدیکی اردستان در ۱۱ مهرماه ۱۴۰۴ (۲ اکتبر ۲۰۲۵) در منطقه ایران مرکزی رخ داده است. زمینلرزههای این منطقه معمولاً با سیستمهای گسلی امتدادلغز برجسته، با عمر طولانی و غالباً غالب مرتبط هستند که سهم تغییر شکل حاصل از برخورد عربستان-اوراسیا را تقسیم میکنند.
- گسلهای کلیدی در منطقه اردستان: منطقه اطراف اردستان توسط ساختارهای فعال اصلی امتدادلغز قطع شده است. یک ساختار مهم گسل جنوب اردستان (SAF) است که اغلب دارای سینماتیک ترافشاری راستگرد (Dextral) است. سایر ویژگیهای مهم ممکن است شامل بخشهایی از سیستم گسلی نایین-بافت یا گسلهای راندگی محلی ناشی از کوتاهشدگی منطقهای پوسته باشد. احتمالاً زمینلرزه Mw5.1 نتیجه آزادسازی تنش در یکی از این گسلهای شناختهشده یا شاید قطعات گسلی محلی با روند NNW-SSE یا N-S باشد که حرکت گریز شمال غربی بلوک ایران مرکزی را جبران میکنند.
- سازوکار کانونی و پارامترهای لرزهای: تعیین دقیق سازوکار کانونی (مانند امتداد، شیب، و زاویه لغزش) برای شناسایی گسل مسبب حیاتی است. با توجه به تکتونیک منطقهای، یک سازوکار امتدادلغز (چه راستگرد و چه چپگرد، بسته به جهت گسل) محتملترین گزینه برای یک زمینلرزه متوسط در این بخش از ایران مرکزی است. این زمینلرزه احتمالاً در عمق نسبتاً کم (کمتر از ۱۵ کیلومتر) رخ داده است، که برای رویدادهای امتدادلغز معمول است و پارامتری است که پتانسیل شدت لرزش سطح را افزایش میدهد.
۳- فرضیه جابهجایی فعالیت لرزهای از هرمزگان
این فرضیه یک جابهجایی (مهاجرت) لرزهخیزی ناشی از تنش را از منطقه پر تنش استان هرمزگان (جنوب ایران) به سمت شمال و بلوک ایران مرکزی مطرح میکند که به زمینلرزه اردستان ختم شده است.
۳-۱- منشأ تنش بالا در هرمزگان
استان هرمزگان در محل تلاقی کمربند چینخورده و رانده زاگرس و منطقه فرورانش مکران قرار دارد و همین امر آن را به شدت لرزهخیز میکند.
- سیستمهای گسلی اولیه: گسلهای فعال اصلی در این منطقه شامل گسلهای رانده و معکوس مرتبط با زاگرس، و همچنین گسلهای امتدادلغز مهمی مانند سیستم گسلی میناب با روند N-S و گسل زندان-میناب-پیشگامان (ZMP) هستند که ساختارهایی حیاتی برای تعدیل گذار بین دو رژیم تکتونیکی اصلی میباشند. گسل ZMP به دلیل زمینلرزههای بزرگ تاریخی و اخیر (بزرگای بیش از ۶.۰) شناخته شده است.
- سابقه لرزهخیزی: هرمزگان زمینلرزههای قابل توجه متعددی را تجربه کرده است (مانند مجموعهای از رویدادهای با بزرگای بیش از ۵.۵ در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲)، که نشاندهنده یک رژیم فشار پایدار، با ریسک متوسط تا بالا و تجمع تنش جاری، همانطور که در درخواست شما ذکر شده است، است.
۳-۲- سازوکار جابهجایی پیشنهادی
جابهجایی پیشنهادی شامل سازوکار انتقال تنش کولمب (Coulomb Stress Transfer) است:
- تجمع تنش اولیه: تجمع بالای تنش در گسلهای اصلی شمال هرمزگان (به عنوان مثال، پایانههای شمالی سیستم میناب/ZMP) آن گسلها را به آستانه گسیختگی نزدیکتر میکند.
- زمینلرزهها در هرمزگان: توالیهای لرزهای اخیر یا جاری (ریز-لرزهخیزی یا زمینلرزههای با بزرگای متوسط) در شمال هرمزگان به عنوان یک سایه تنش بر قطعهای که گسیخته شده عمل میکنند، اما همزمان تنش شکست کولمب (CFS) را بر روی گسلهای مجاور و دورتر در شمال، در امتداد دامنه تکتونیکی ایران مرکزی، افزایش میدهند.
- تحریک تنش و جابهجایی: تغییر تنش (ΔCFS) ناشی از فعالیت جنوبی ممکن است به تدریج یک قطعه گسلی حیاتی و از قبل پر تنش در نزدیکی اردستان را از آستانه گسیختگی خود عبور داده باشد. این نوع فعالیت تحریکشده میتواند به صورت یک مهاجرت ظاهری لرزهخیزی در امتداد ساختار تکتونیکی با جهت N-S که جبهه زاگرس/مکران را به بلوک ایران مرکزی متصل میکند، ظاهر شود. این مسیر شمالی اغلب توسط ساختارهای اصلی مانند منطقه گسلی کارزک-دهشیر یا دیگر خطوارههای امتدادلغز که مؤلفه همگرایی را به داخل خشکی منتقل میکنند، تعریف میشود.
۴. چشمانداز فشار با ریسک متوسط در نزدیکی هرمزگان
وقوع زمینلرزه اردستان (ایران مرکزی) لزوماً به معنای آزادسازی کامل فشار در جنوب نیست.
- تجمع کرنش (Strain) بالا و پایدار: نرخ همگرایی عربستان-اوراسیا تجمع کرنش بالا و مداوم را در جنوب زاگرس و مناطق هرمزگان تضمین میکند. فشار با ریسک متوسط موجود یک امر زمینشناختی ثابت است.
- قطعات گسیخته نشده: حتی با وقوع رویداد شمالی، قطعات گسیخته نشده مهم سیستم گسلی میناب یا سایر ساختارهای اصلی نزدیک بندرعباس و جزیره قشم احتمالاً همچنان تنش قابل توجهی را در خود نگه داشتهاند و خطر لرزهای بالا را حفظ میکنند.
- فعالیتهای آتی: نظارت مستمر بر مقدار b (شیب توزیع بزرگی-فراوانی، نشاندهنده سطوح تنش) و تجمع کرنش GPS محلی در هرمزگان حیاتی است. زمینلرزه Mw5.1 در اردستان به عنوان یادآوری ارتباط تکتونیکی منطقهای عمل میکند اما مانع وقوع زمینلرزههای بزرگ و مستقل در آینده در جنوب نمیشود.